یه سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام گرم تابستونی به خودم و بلاگ عزیزم!
یه سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام دیگه هم به تموم وب گرد های عزیزی که میان
اینجا و از وبلاگ من دیدن میکنن!
راسش اومدم یه کوچولو چرت و پرت بنویسم و برم!
خب چی بگگگگگگگگگگگگگم!
ئمممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممم!
فهمیدم!
از سختی اداره کردن سه تا وبلاگ میگم!
واقعا که خیلی دشواره که هر سه تا رو بتونی هم اداره کنی هم اینکه اپشون کنی!
داره جووونم در میاد خیلی سختتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتته!
خدایااااااااااااااااااا عجب کاری کردم سه تا وب درست کردمااااااااااااااااااا!
ولی اصلا پشیمون نیستم!
چون من عاشق وبلاگ هام و وبلاگ نویسی هستم!
خییییییییییلیییییییییییی لذت میبرم که بیام و اینجا تو وب ها پرسه بزنم!
به نظرم این کار خیلی باحاله که بیای و هی اپ بکنی و چرت و پرت بنویسی!
چه کنیم دیگه هر کاری یه سختی داره دیگه!
این کارم سختی داره!
فکر کنم دارم دری وری زیاد میگم!
اما اشکالی نداره !
بهتر از هیچی و بیکار ول گشتنه!
واقعا خوش حالم که یه همچین جایی وجود داره که ادم بتونه وقتش رو بگذرونه وگرنه
خیلی حوصله ام سر میرفت!
نمیدونم دارم چه کاری میکنم و چی مینویسم!
هر چرندی که به ذهنم میاد همون رو میگم!
دیگه به این فکر نمیکنم که جمله هام معنی درست و حسابی دارن یا اینکه از نظر
دستوری درستن یا نه؟
فقط مینویسمشون!
احساس میکنم واسه امروز کافیه!
اخه کسی اینجا نمیاد که بیشتر بنویسم!
پس زوودتر میرم سراغ شعارم و بس میکنم :
غم و غصه دیگه بسه دل ما باید برقصه!
تا بعد فعلا بای بای.......!
ســــــــــــــــلــــــــامـــــــــ
هورااااااااااااااااااااااااااااا
تموم شد بالاخره این امتحانات نهایی مزخرف!
خیلی خوش حالللللللللللللللللللللللللللللم!
در پوستم نمیگنجم!
حالا فقط مونده که نتایج درخشانمون رو بگیریم!
البته این فعل معکوس بیده!
اما من امیدوارم که خوب دادم!
یعنی همه مون خوب دادیم!
خب فکر کنم دوباره این وبلاگ مثل الان اپ بشه!
ولی لطفا کمتر از دو تا نظر ندید!
خب منم دل دارم بابا!
دوست دارم وبلاگم پر نظر باشه!
من که در استراحت میخوام به سر ببرم!
دلم میخواد یک هفته مثل خرس بخوابم!
تا شاید این خستگی مون در بره!
خب دیگه فعلا از خوش حالی نمیدونم چی بنویسم!
فعلا تا بعد بای بای!
اییییییییییییییییییی وااااااااای
شعرم داشت یادم میرفت:
غم و غصه دیگه بسه دل ما باید برقصه
اههههههههههههههههههههههههه خدای من!!!
امروز فوق العاده عالی بود!!!
کلی حال کردم!
اونقدر که قابل توصیف نیست!
اینقدر که هیجان زده هستم که نمیدونم باید از کجا
شروع کنم!
اما باید اعتراف کنم که مدرسه مون ترشی نخوره یه
چیزیش میشه!!!
بعد از مدتها یه برنامه مفید و عالی ارائه داد!
واقعا دمشون گرم!!
البته هنوزم میگم که کم میذارن واسه بچه ها و
برنامه هاشون چرنده!
خب بهتره که برم سراغ اتفاقات امروز که خیلی خوش
گذشت!
کاش بازم تکرار بشه!
امروز زنگ اول به حمدالله معلم نداشتیم!
چون نیومده بود مدرسه و رفته مسافرت!
دیگه بهتر از این نمیشد مگه نه؟؟؟
این از زنگ اول که به خوبی پیش رفت!
و اما زنگ دوم که با دبیر محترم زمین شناسی کلاس
داشتیم!
کلاس واقعا کسل کننده و خواب اور بود که خدا یه
فرشته زمینی رو برامون فرستاد که گفت زنگ نصف
میشه!!!!چون برنامه تواشیح داریم!!!
ما ها هم از خوشحالی در پوست خودمون
نمیگنجیدیم!!!وبا یه انرژی خاصی بقیه درس رو گوش
دادیم که وقت تموم شد!!!
پس به افتخار مدرسه مون هورااااااااااااااااااااااااااا
ما که اینقدر از شنیدن این خبر خوش حال بودیم که
نفهمیدیم تواشیح اصلا چی هست!
خلاصه رفتیم سالن اجتماعات و حدود نیم ساعت
منتظر این گروه محترم قرانی هدی بودیم!!!
وقتی اومدن با کلی سلام و صلوات نیم ساعت دیگه
هم گذشت و ما همچنان خوشحال بودیم که کلاس
نداشتیم!
نصف برنامه خواب بودیم،نصفیش رو فک میزدیم،
فقط نصفش رو از برنامه فوق العاده لذت بردیم!
و اما بگم از تواشیح!
تواشیح همون سرود قرانی خوندن با صوت هست که
یه گروه اون رو اجرا میکنن!
همونایی که تو صدا و سیما میان و برنامه اجرا میکنن!
حالا اومده بودن مدرسه ما تا به ما حال بدن!
اما برنامه جالبتر این بود که یه جوونی اومده بود که
حافظ کل قران بود!
البته باید بگم که معجزه بود!
یه چیزی میگم یه چیزی مینویسم!
تموم قران رو از بهر بود!
صفحه،ایات زوج و فرد هر صفحه از قران،سوره ها،
تعداد ایه های هر سوره،سمت راست و چپ هر
سوره،ضربدری خوندن قران و هفت و هشتی
خوندنش همه رو از حفظ بود!
مثلا شماره صفحه رو که میگفتیم میومد اسم سوره،
شماره ایه،سمت راست و چپ اون ایه، خط اول و اخر
همون صفحه ،جزء اون سوره و تعداد ایه های اون
صفحه،ایه های ۵ صفحه قبل و ۱۰ صفحه بعدش رو
هم میگفت!!!
خیلی باحال بود!
منکه ۴ تا شاخ رو سرم بود!
تازه معنی یه ایه رو میخوندیم بعدش میومد شماره
صفحه رو با چیزایی که گفتم رو یکی یکی میگفت!!
خیییییییییییییلیییییییییی با حال بود مگه نه؟؟؟؟
و اما اون گروه قرانی که اومدن خوندن هم فوق العاده
اجرا کردن!
یه شعر به عربی و یه موزیک اصیل عربی رو روش
گذاشتن و خوندن که خیلی باحال بود!
همه بچه ها دلشون میخواست که یه نفر بره اون
وسط و قر بده و یه رقص عربی قشنگ بکنه!!!
ولی اخرین اجراشون دیگه نوره علی نور بود!
چون اسماء حسنی رو بدون اهنگ خوندنش!!!!!
بالا پایین صدا و قدرتشون عالیییییییییییییییییییییییی
بود!!!منکه خیلی هیجان زده بودم!
طوریکه تعداد شاخ های روی سرم از ۴ تا به ۸ تا
افزایش داشت!!!
به همین دلیل زنگ سوممون هم پرید!!!
زنگه اخر هم یک ساعت زیست داشتیم که به زور
تحملش کردیم!!!
فکر کنم زیادی وراجی کردم!!!
برای امروز دیگه بسه!!
زووووووووووووووووووووووووووووووودتر میرم سراغ
شعارم و این اپ طولانی رو به اتمام میرسونم!
حالا همه گی با هم بگین:
غم و غصه دیگه بسه دل ما باید برقصه!
خب تا فردا فعلا بای بای........!