اِممممممممممممممممممممممم....از کجا شروع کنم؟؟خب یکم حوصله میخواد آپ کردن...که بعضی وقتا این حوصله بر ما نازل نمیشه
امروز که کُلُهُم مزخرف بود....همچین دیر گذشت و ما رو زجر کُش کرد
مخصوصا با این دبیر ریاضی.....دبیر نگو بلا بگو.....
انگار مدرسه پادگانه ما هم سربازهای فراری که این جوری واسمون خط و نشون میکشه و قانون مقررات میذاره
والا به خدا...مدارس اینترنشال از ۱۰۰ نمره امتحان میگیرن اما این مخلوق از ۲۰۰ نمره میخواد امتحان بگیره
هر کی باشه چپ میکنه
ما که چهار چشمی با دهن باز مونده بودیم
دیگه آخرای حرفش ما خواب بودیم
بعضی از بچه ها هم از بی حوصله گی و خشکی کلاس ،هِی خوشمزه گی میکردن....دبیرم همش میگفت : این جلسه استثنا هست،از جلسه بعد منفی میگیرین
انگار که با یه سری دانشجو شر طرفه که هِی قاون وضع میکرد
فک کنم اصلا تاحالا با دخترا کلاس نداشته
ما هم معترض گشتیم و رفتیم اعتصاب و تحصن
بعدشم مدیریت محترم فرمودند:فعلا موقت هستن و دبیر اصلیتون تو راهه و میاد،در ضمن خانوم هم هست
و ما از این سخن بس شاد و خندان گشتیم
و همینجا از ایشون کمال تشکر و قدردانی رو داریم
خب زنگ آخرم که زیست رفتیم سمعی بصری و به صورت کاملا جدی تصاویر مربوط به فصل اولمون رو از گزینه دو مشاهده کردیمو باز بیشتر خوابمون گرفت و شاد شدیم
اینم از اتفاقات امروز ما
من و تو دیگه تنها نیستیم چونکه....
خدا با ما نشسته چای می نوشه.....
تا بعد فعلا بابای........